ریختهگری دقیق(با استفاده از موم ریختهگری) و دای کست دو روش رایج ساخت قطعات فلزی میباشند. گاهی اوقات ریختهگرها در انتخاب روش مناسب برای ساخت قطعات خاص دچار اشتباه میشوند. هرکدام از این روشها مزایا و معایب خود را دارا میباشند. در این مبحث بهصورت موردی به مقایسهی آنها میپردازیم.
1.پیچیدگی هندسی
پیچیدگی هندسی قطعهی موردنظر نقش مهمی در انتخاب روش مناسب ریختهگری ایفا میکند. با استفاده از موم ریختهگری و روش ریختهگری دقیق میتوان پیچیدگی و ظرافت بیشتری را نسبت به روش دای کست به دست آورد. مخصوصاً برای قطعاتی که بخشهای نازک دارند ساخت مدل با موم ریختهگری قطعهی دقیقتری را نتیجه میدهد. البته روش دای کست پایداری ابعادی بیشتری دارد اما در تولید قطعات پیچیده ناکارآمد است.
2.نوع فلز و آلیاژ
در ریختهگری دقیق میتوان گسترهی وسیعی از فلزات و آلیاژها را استفاده کرد اما درروش دای کست معمولاً مواد غیر آهنی مانند روی و مس استفاده میشود.
3.اندازهی قطعه
درروش ریختهگری دقیق میتوان قطعاتی تا حدود 90 کیلوگرم تولید کرد. این روش دارای محدودیت سایز قطعات است زیرا مدلهای ساختهشده با موم ریختهگری باید به نحو صحیحی به راهگاه متصل شوند. روش دای کست نیز دارای محدودیت اندازه هست اما در این مورد از ریختهگری دقیق بهتر است.
4.هزینهی تمامشده
ریختهگری دقیق تجهیزات و مواد اولیهی(موم ریختهگری، چسب، سرامیک و ...) گرانقیمتی نیاز دارد لذا قیمت تمامشدهی قطعات در مقایسه با روش دای کست بیشتر است.
5. نیاز به ماشینکاری
قطعات تولیدشده با روش ریختهگری دقیق به دلیل صافی سطح و کیفیت بهتر نیاز کمتری به پرداخت و ماشینکاری دارند.